Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-02@04:30:33 GMT

فروغ اولین چراغ انقلاب به دست «سید یونس رودباری»

تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۰۸۶۵۵

فروغ اولین چراغ انقلاب به دست «سید یونس رودباری»

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها- بهرام قربانپور: «خرداد» از ابتدا تا انتهایش مملو از حوادث تلخ و شیرین است، حوادثی که لحظه لحظه آن یک تاریخ مدون و دارای قابلیت پردازش و واکاوی است. از سوم خرداد آزادسازی خرمشهر گرفته تا رحلت امام خمینی (ره) و قیام ۱۵ خرداد همه و همه از ماجرای پر فراز و نشیب این ماه تأثیرگذار تاریخ انقلاب اسلامی روایت می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حوادثی که از دل آن «سید یونس ها» پدید آمد و درخشید که بعدها به اولین شهید نهضت امام خمینی (ره) لقب گرفت و نام گیلان را بر تارک انقلاب اسلامی جاودانه کرد. شهید «سید یونس حسینی رودباری»، روحانی شهیدی که بزرگی، منش و ایثارگری حضرت امام را شیفته خود کرده بود تا جایی که امام راحل در وصف این شهید سلاله زهرا (س)، فرمودند: «من سید یونس را از فرزندم بیشتر دوست داشتم».

تورقی کوتاه بر زندگی نامه «سید یونس»

عمق محبت، شیفتگی و دلدادگی حضرت امام خمینی (ره) به «سیدیونس» را می‌توان در واکاوی زندگی فردی و اجتماعی این شهید راه حق طلبی و ظلم ستیزی به وضوح دید. بگذار کمی موشکافانه‌تر وارد لایه‌های زندگی پر رمز و راز «سیدیونس حسینی رودباری» شویم، شهیدی که مهربانانه و پدرانه در قلب مالامال از لطف و رحمت بنیانگذار انقلاب اسلامی جا خوش کرده است.

در مهرماه ۱۳۱۱ در آغوزبن رودبار نوزادی متولد شد که بعدها اولین شهید نهضت امام خمینی (ره) لقب گرفت. خانواده نامش را یونس نهادند، پدرش از سادات مورد احترام آبادی و شهرستان و یک روحانی کشاورز بود. «سیدیونس» از همان کودکی علاقه زیادی به فراگیری علم و دانش از خود نشان داد و با همان سن کم، اما رفتار و کردارش از وی یک فرد بزرگ، پخته و اهل دانش ساخته بود.

«سید یونس» قصه ما زمانی که ۱۲ سال بیشتر نداشت در مکتبخانه زادگاهش زیر نظر «میرزا بلال طالقانی» به فرا گرفتن قرآن پرداخت و با قرآن مأنوس شد و اندیشه و تأمل در قرآن، راه و روشش را الهی کرد.

فروغ اولین چراغ انقلاب

«سید یونس» از همان ابتدا مستعد، توانمند و پرتلاش بود و این مؤلفه‌های شخصیتی، رفتاری، ذاتی و استعداد سرشار وی مورد توجه «سید رحمان سیاهپوش قزوینی» (منبر نشین روستای آغوزین) قرار گرفت. نبود امکانات، محدودیت‌های امکانی و غبار محرومیت‌ها سبب نشد تا سید قصه ما گوشه نشینی اختیار کرده و استعدادهایش را فدای محرومیت‌ها و محدودیت‌ها کند، شوق و ذوق درس خواندن و فراگیری علم و دانش، پایش را به قزوین باز کرد و دو سال در یکی از حوزه‌های علمیه قزوین به تحصیل علوم دینی همت گماشت.

اما این پایان کار نبود فضای آموزشی قزوین نتوانست «سید یونس رودباری» را اقناع کند و به ناچار عزم مشهد کرد تا در حوزه علمیه مشهد به ادامه تحصیل بپردازد، علم اندوزی و کسب دانش از یک سو و عشق به امام از سوی دیگر، او را از مشهد رهسپار قم کرد.

«سید یونس» زمان و دورانی (سال ۴۲) پرچم عدالت خواهی و مبارزه با رژیم طاغوت را به دست گرفته بود که هنوز کسی از ارزش‌های والای انقلاب و نهضت حضرت امام خبر نداشت، این روستازاده اهل سرزمین صلح و دوستی شهرستان رودبار صدای رسا و پرمعنای امام را شنید و به دنبال پژواک این صدای عدالت خواهانه رفت و تا آخرین نفس و قطره خونش دست از مبارزه بر نداشت.

«سیدیونس» و مکتب امام شناسی

«سید امجد حسینی آغوزبنی» برادر اولین شهید حضرت امام خمینی (ره) در حالی که از زهد و پارسایی «سید یونس» سخن می‌گفت در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: اخلاق حسنه، عفت کلام و مردم دوستی سید یونس زبانزد خاص و عام بود.

وی با بیان اینکه درس امام شناسی را از «سید یونس» آموختم، افزود: سید یونس از شاگردان و یاران واقعی امام راحل بود و سخن، هدف و حرکت امام هیچ وقت از زبان، بیان و کلام شهید رودباری نمی‌افتاد.

برادر اولین شهید نهضت حضرت امام (ره)، ساده زیستی و پرهیز از تجمل گرایی و دنیا پرستی را از مؤلفه‌های بارز شخصیتی «سید یونس» برشمرد و بیان کرد: شهید یونس بسیار ساده زیست، قناعت پیشه و اهل بخشش بود و پس از شهادتش فقط مقداری پول، یک جلد قرآن‌کریم و چند جلد کتاب علمی باقی ماند که آن نیز بنا به وصیت ایشان به حوزه علمیه قم وقف شد.

حسینی آغوزبنی با بیان اینکه «سید یونس» هیچ وقت دنبال مطرح کردن خودش نبود، گفت: «سید یونس» در شرایط خفقان طاغوت، آرمان امام و انقلاب را دنبال می‌کرد و بارها توسط ساواک دستگیر، شکنجه و تبعید شد اما آرمانش را رها نکرد.

وی با اشاره به روایتی از زبان حجت الاسلام قدسی امام جمعه سابق کلاچای و از یاران شهید یونس در خصوص جمله تاریخی حضرت امام در باب شهید رودباری اضافه کرد: پس از شهادت سید، خانواده او با هماهنگی با دفتر حضرت امام به محضر ایشان شرفیاب می‌شوند، امام پس از عرض تسلیت، تفقد و اظهار همدردی، چون پدر شهید سید یونس را در حال گریه مشاهده می‌کند به ایشان می‌فرماید؛ «این گریه، مال شما نیست! این گریه، برای من است که بهترین عزیزم را از دست دادم! من سید یونس رودباری را از فرزندم بیشتر دوست داشتم!»

لزوم تبیین سیره، روش و منش شهدا

برادر شهید سید یونس رودباری، شهدا و ایثارگران را مایه سربلندی و عظمت ایران اسلامی دانست و بیان کرد: ترجمان زندگی شهدا باید به گفتمان علمی دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی تبدیل شود.

حسینی آغوزبنی با بیان اینکه نسل جوان امروز تشنه ادبیات و گفتمان شهدا هستند، گفت: تلاش دشمن در راستای کمرنگ کردن ارزش‌ها و آرمان‌های امامین انقلاب و شهدای عزیز با ترویج فرهنگ و سبک زندگی شهدایی بی اثر می‌شود.

وی با تاکید بر تبیین سیره، روش و منش شهدا افزود: جامعه اسلامی با ساختار و فرهنگ ایثار و شهادت معنا می‌دهد و زمانی به بیراهه می‌رویم و دچار مشکلات، مسائل و اشتباه می‌شویم که از فرهنگ شهدا فاصله بگیریم.

کد خبر 5802549

منبع: مهر

کلیدواژه: شهید شهرستان رودبار امام خمینی ره انقلاب اسلامی ایران بوشهر ارتحال حضرت امام خمینی ره امام خمینی ره قیام 15 خرداد خطبه های نماز جمعه کرمانشاه سالروز رحلت امام انقلاب اسلامی ایران تبریز امام خمینی مشهد اقلیم کردستان عراق همدان ایلام سید یونس رودباری امام خمینی اولین شهید حضرت امام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۰۸۶۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایتی از شهادت مرتضی مطهری، معلمی برای انقلاب اسلامی ایران

۴۵ سال از شهادت استاد مرتضی مطهری می‌گذرد، ترور شهید مطهری دومین ترور سیاسی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود، از فروردین ۱۳۵۸ یعنی کمتر از دوماه پس از پیروزی انقلاب، ​موج ترور‌ها علیه شخصیت‌های روحانی و نظامی انقلاب آغاز شد. اتفاقی که البته امروز به شکلی دیگر و توسط دشمنان جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه دارد.

ساعت حدود ۷ شب بود که تیم سه نفره ترور، شامل بصیری، نیکنام و وفا قاضی‌زاده مقابل منزل شهید مطهری در خیابان دولت تهران توقف می‌کنند.

نقشه اولیه ترور او در همان منطقه بود، اما هوشیاری راننده آیت‌الله مطهری و وضعیت بد منطقه از نظر ترور، مانع کار تروریست‌ها می‌شود.

آنها خودروی استاد مطهری را تعقیب می‌کنند. احتمالا راننده خیابان شریعتی را به سمت پل سیدخندان کنونی آمده و بعد از عبور از خیابان سهروردی به میدان هفت تیر رسیده و با گذر از خیابان مفتح به سمت میدان کنونی سپاه رفته بود. بعد از آن هم وارد خیابان فخرآباد شده تا به منزل مرحوم یدالله سحابی برسد.

جلسه آن شب برخلاف آنچه تصور می‌شود جلسه شورای انقلاب نبود، بلکه جلسه موسسه متاع (مکتب تربیتی ـ. اجتماعی علمی) بود که در سال ۱۳۳۷ تاسیس شده بود و به مسائل اجتماعی می‌پرداخت، اما به دلایل امنیتی هیچ سندی از خود ثبت نکرده بود.

خودرو تروریست‌ها در ضلع مقابل خیابان پارک شده بود. قاتل (محمدعلی بصیری) هم پشت دیوار منزل سحابی کمین کرده و منتظر استاد مطهری بود. ظاهرا نفر دیگری (حمید نیکنام) هم سر کوچه کشیک می‌داده است.

 تروریست‌ها چراغی که ساکنان محل در پارک امین‌الدوله ـ. محل فعلی خانه مداحان ـ. برای روشنایی و امنیت محله گذاشته بودند را خاموش کرده بودند و با استفاده از تاریکی شب موفق به چنین کاری شدند.

ساعت حدود ۲۲:۴۰ شب جلسه  تمام می‌شود و استاد مطهری عزم منزل می‌کند. ظاهرا قرار بر این می‌شود که با خودروی آقای ترخانی به شمیران ـ. منزل شخصی خود ـ. برود.خودرو ترخانی سرکوچه پارک شده بود. یدالله و عزت‌الله سحابی چند قدمی استاد مطهری را بدرقه می‌کنند تا این که آقای مطهری به سر کوچه می‌رسد.

ظاهرا در این هنگام است که قاتل اصلی به استاد مطهری نزدیک می‌شود و او را به نام صدا می‌کند و پس از برگشتن آیت الله مطهری گلوله‌ای به زیر گوش او شلیک می‌کند که از ابروی چپش خارج می‌شود.

قاتل پس از این اقدام، ظاهرا از طریق یک کوچه فرار می‌کند و خود را به اتومبیل پیکان استیشن‌شان می‌رساند و با دو نفر دیگر به سمت شرق تهران فرار می‌کنند.

گروه فرقان خود را یک گروه مسلمان متکی بر اصل توحید می‌دانست و اهداف خود را بر اساس تفسیر قرآن مشخص می‌کرد. این گروه معتقد بود تفسیر قرآن کریم تنها کار امامان است و هر کسی جز امامان معصوم دست به تفسیر قرآن بزند، کارش خلاف اسلام است.    

استاد مطهری در جریان انقلاب از تفکرات و ایده‌ها و دستورات حضرت امام تبعیت می‌کردند و همواره در پی اجرای فرامین حضرت امام در مورد نهضت بودند. در این مورد آیت الله طاهری خرم آبادی می‌گوید؛ اگر چه دار التبلیغ کارش را بعد از تبعید، شروع کرد، اما آن رونقی که باید می‌گرفت پیدا نکرد و آخرش هم به جایی نرسید؛ چون مهر تایید امام به مسئله دار التبلیغ زده نشد و این موسسه از این مطلب انتزاع می‌شد که یک حرکتی است در مقابل امام و نهضت امام مخصوصا این که مقدمات آن مصادف بود با مخالفت امام و همان زمانی که امام تبعید شدند.

این‌ها یکسری مسائلی را تداعی می‌کرد که اینجا یک مرکزی است در برابر نهضت و در برابر امام. چند سال بعد که به مرحوم استاد مطهری اصرار کرده بودند که یک درس در آنجا برقرار کند. ایشان با مشورت امام اجازه او به آنجا رفت؛ و الا همین طوری خودش برای تدریس به دار التبلیغ نرفت، یعنی با این که مسئله آن شدت وحدت خودش را از دست داده بود و جنبه عادی پیدا کرده بود و یک موسسه‌ای شده بود برای تربیت مبلغ ولی باز شهید مطهری در برابر اصرار آنها به تنهایی تصمیم نگرفته بود.

همچنین شهید مطهری حلقه وصل و رابط امام با انقلابیون و مردم بود. در این مورد مرحوم حجت الاسلام موحدی ساوجی می‌گویند:در تهران آیت الله مطهری و چند نفر با امام مع الواسطه در ارتباط بودند و آن‌ها بودند که پیغام‌ها را به کل افراد انقلابی در سطح تهران می‌رساندند پیام‌ها معمولا در قم گرفته می‌شد، اما یک سالی را که ترکیه بودند ارتباطی با خارج نداشتند. ولی در زمانی که در عراق بودند با پیروزی انقلاب و لو با واسطه ارتباط برقرار می‌کردند افراد می‌رفتند و پیام‌ها را شفاهی از امام می‌گرفتند و می‌آمدند و عمل می‌کردند و یا به وسیله مکاتبه و نامه ارتباط انجام می‌شد، اما در واقع این ارتباط وجود داشت.

بدون تشبیه بگویم دوران تبعید امام از ترکیه به عراق تا سال ۵۷ و بازگشت امام به ایران تقریبا غیبت صغرای ولی عصر (روحی نه الفداء) بود که ملت ایران در میان خودشان امام را نداشتند، اما کسانی که نایب امام بودند وکیل و رابط بین امام و مردم بودند هر چند که این وکالت و نیابت نبود امام مردم می‌دانستند و می‌شناختند که این‌ها افراد مورد اعتماد امام هستند و از این طریق رهنمود‌ها و پیام‌ها را می‌گرفتند و عمل می‌کردند.

استاد مطهری در تمام میدان مبارزه حضور فعال و جدی فعال داشته است. از پخش اطلاعیه‌ها تا شرکت در قیام‌ها صحنه گردان میدان بود. استاد ابتدا در پخش اطلاعیه‌ها تا شرکت در قیام سال ۴۲ نقش فعال داشتند. بار‌ها از سوی عمال رژیم شاه بازداشت شده و زندانی شده بودند. اختلافات بین روحانیون را از بین می‌برد و مانع انفکاک در صفوف مبارزه می‌شد. استاد در جذب نسل جوان و روشنفکر به خصوص بعد از راه انداختن حسینه ارشاد نقش فوق العاده‌ای ایفا کردند. جذب نسل جوان نه تنها در دوران قبل از پیروزی انقلاب موثر واقع شد بلکه بعد از دوران پیروزی و جنگ برای کشور و انقلاب موثر واقع شد.

از نگاه شهید مطهری، بزرگ‌ترین ضربه‌ای که بر پیکر اسلام وارد شد از روزی شروع شد که سیاست از دیانت منفک گردید؛ و طرد دین از سیاست به معنای جدا کردن یکی از اعضای پیکر اسلام بود. با این حال در جهان تشیع، تفسیر «اولی الامر» متفاوت با برداشت اهل سنت است و هدف امثال سید جمال نیز مسلماً این نبوده است تا با ندای همبستگی دین و سیاست به استبداد سیاسی قداست دینی دهند، بلکه هدف، بیداری مسلمانان در دخالت در سرنوشت سیاسی و وابسته ساختن به دین بوده است.

شهید مطهری در بحث امامت و رهبری با ظرافت خاصی جدایی دین از سیاست را به منزله‌ی جدایی روحانیت از سیاست و حکومت به شمار آورده و معتقد است، بزرگ‌ترین آرزوی دوستداران ترقی اسلام باید توأم شدن سیاست و دیانت باشد:

نسبت این دو با هم نسبت روح و بدن است. این روح و بدن، این مغز و پوست باید به یکدیگر بپیوندند. فلسفه‌ی پوست، حفظ مغز است. پوست از مغز نیرو می‌گیرد و برای حفظ مغز است.

اهتمام اسلام بر امر سیاست و حکومت و جهاد و قوانین سیاسی، برای حفظ مواریث معنوی، یعنی توحید و معارف وحی و اخلاق و عدالت اجتماعی و مساوات و عواطف انسانی است.

شهید مطهری از مهمترین نیرو‌های انقلاب اسلامی بود و شاید مهمترین تعریف از این شهید بزرگوار را امام خمینتی (ره) بیان کردند.

 خدمتی که مرحوم مطهری به نسل جوان و دیگران کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است و من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم: «بی استثنا آثارش خوب است». ایشان بی استثنا آثارش خوب است؛ انسان ساز است؛ برای کشور خدمت کرده است. در آن حال خفقان، خدمت‌های بزرگ کرده است این مرد عالی قدر
 

باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی دفاعی امنیتی

دیگر خبرها

  • گفتمان انقلاب و ولایت در سراسر جهان تاثیرات گسترده داشته است
  • دوست داشت گمنام باشد و حالا یک قطعه پلاک از او باقی مانده است
  • دوست داشت گمنام باشد و حالا یک قطعه پلاک از او باقی مانده
  • اولین نکوداشت روانشناسان رضوی برگزار می شود
  • آغاز دیدار جمعی از معلمان با رهبر انقلاب
  • شلیک به مغز انقلاب اسلامی
  • روایتی از شهادت مرتضی مطهری، معلمی برای انقلاب اسلامی ایران
  • دیدار جمعی از معلمان با رهبر انقلاب در روز چهارشنبه
  • شهید مطهری طلایه دار مبانی فکری انقلاب اسلامی بود
  • برگزاری آیین سوگواری شهادت امام صادق‌(ع) در باغ موزه انقلاب